دهانشان خالیستاز واژگان شاداببه صدایی می میرندبه سکوتیبر می خیزندنیلوفر آب های زلالمپیچان بر پهنایاین گردابنه ... نهاز طبل های میان تهیهیاهویی راباور نداشته امهرگز ...